نویسنده ای که مزدور شیطان است
این بار شاهد کافه کتاب متفاوتی نسبت به قبل هستید ، در این شماره قصد داریم به مناسبت صدور حکم تاریخی امام درباره سلمان رشدی با این نویسنده شیطانی بیشتر آشنا شوید .
نویسنده ای که مزدور شیطان است !
سلمان رشدی در ماموریت استعماری انگلیسی و
آمریکایی خویش در راستای مبارزه با اسلام کتاب «آیات شیطانی» را نوشت. او مامور آمریکا
شیطان بزرگ جهان بود و در این کتاب ضد اسلامی خویش نشانه های شیطنت خود را نشان داد.
استکبار جهانی ریشه انقلاب اسلامی را در بعثت پیامبر اعظم حضرت محمدبن عبدالله صلی
الله علیه و آله و سلم می دید و تصور می کرد بااهانت به پیامبر اسلام می تواند از صدور
انقلاب اسلامی ایران به سراسر جهان پیش گیری کند.
امام خمینی رضوان الله تعالی علیه شیطان شناس بزرگ زمان با آگاهی از این توطئه و نقشه شیطانی دشمنان پیامبر اکرم یک تنه به صحنه آمد و با صدور حکم اعدام سلمان رشدی لعنه الله علیه نقشه پلید دشمنان سعادت و تکامل بشریت را خنثی نمود و جلوی موج اهانت به رسول اعظم را گرفت.
در پی انتشار این کتاب، حکم تاریخی امام خمینی(ره) در مورد وجوب قتل این نویسنده در تاریخ 25/11/67 صادر میشود. ایشان در این حکم که مبتنی بر احکام قطعیه و مسلم دین مبین اسلام میباشد؛ از مسلمانان غیور میخواهد تا در هر نقطه که نویسنده یا ناشران را یافتند سریعا آنان را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس را که در این راه کشته شود شهید دانسته اند «انشاءالله».این حکم مورد قبول و استقبال قاطبه علمای اسلام در سراسر جهان و ملتهای اسلامی قرار گرفت.
آیات شیطانی رمانی است در 547 صفحه که در تاریخ 4/7/1367 توسط انتشارات «وایکینگ» (جزو گروه انتشاراتی «پنگوئن») منتشر شد.
بعدها این فتوا تبعاتی چند را پدید آورد. سیاسیترینش مسالهی خروجِ همزمانِ همهی سفرای جامعهی اروپایی بود، دراعتراض به فتوا. و بهترینِ تبعاتش ناامنی برای اهانتکننده به مقدسات اسلام بود.
اما این فتوا علاوه بر این تبعات، تبعِ دیگری هم داشت که من آن را عجیبترین مینامم. عجیبترینِ تبعات نبود مگر اظهارِ نظرِ پارهای از سیاسیون که فتوای امام را یک فتوای مذهبی نامیدند و نه سیاسی ؛ که البته عرفِ دیپلماتیک را رعایت کرده باشند و مصلحتِ... (و ما که بالاخره نفهمیدیم سیاستِ آنها عینِ دیانتِ ماست یا عینِ دیانتِ خودشان...)به هر صورتِ فتوای امام، فتوای امام بود. نه فتوای رهبر و نه فتوای مرجع. فتوایی که حلال شمرد خونِ کسی را که به زندگیِ دیگران تعرض کند. فتوایی که ایستاد روبهروی شعارِ فریبای دورانِ مدرن که "جان مقدم بر اندیشه است."