رسالت جنبش دانشجویی
( دانشجو موذن جامعه است ، اگر خواب بماند نماز امت قضا می شود ) و یا ( رسالت جنبش دانشجویی"روشنگری" است ).این ها نمونه ایست از جملاتی که در اکثر مطالب بیان شده در احوال جنبش دانشجویی آمده است ولی کم پیش آمده تا آن را توضیح داده و یا برای نسل دانشجو تبیین نمایند .
اما اکنون این نوشته قصد دارد تا قدمی هر چند کوتاه در این رابطه بردارد.
گویند که در رسالت جنبش دانشجویی همین بس که او را روشنگر جامعه می دانند . و در نقل های بسیار از آن به هدایتگر جامعه ، چشم تیز بین امت ، بصیرت افزا ، موذن جامعه و ... تعبیر شده است. توجه به این نکته که جنبش دانشجویی از چه چیزی تشکیل شده است ، خود می تواند راهنمای مخاطبین این مطلب در فهم بهتری از رسالت جنبش دانشجویی شود.
جنبش دانشجویی از دو کلمه جنبش و دانشجو تشکیل شده که لازمه فهم دقیق آن ، فهم هر کدام از اجزا به صورت جداگانه است .
ابتدا جنبش ؛ "جنبش" در لغت به معنای گروهی است که برای دستیابی به اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امثال آن فعالیت میکند. از همین جمله کوتاه در تعریف جنبش، می توان به گروهی عمل کردن ، هدف دار بود و به سوی هدف حرکت کردن این گروه پی برد. هرچند هدف ها در این مفهوم می تواند متفاوت تعریف شود اما آنچه تکمیل کننده این تعریف می باشد اصطلاحی است که بعد از جنبش به آن اضافه می شود مانند جنبش کارگری ، جنبش زنان و یا جنبش دانشجویی .
ثانیاً دانشجو ؛ " دانشجو " فردی است که در اجتماع به عنوان قشر تحصیل کرده جامعه شناخته شده و معمولا در حرکت های اجتماعی در نوک پیکان قرار دارد . هویت اصلی خویش را با علم ، تحقیق ، پژوهش ، مطالعه ، مباحثه می یابد . و در این مسیر از هیچ کوششی فروگزار نمی کند . از این تعریف نیز به نقش پویای "دانشجو" در جامعه می توان پی برد که وظیفه خود را علم آموزی می داند و در جامعه به نوعی جایگاه هدایتگر دست یافته است .
اکنون با بازتعریف جنبش دانشجویی می توان تعریف دقیق تری نسبت به آن داشت و بایسته های این جنبش را بهتر تبیین کرد: "جنبش دانشجویی" به مجموعه ای از دانشجویان اطلاق می شود که هدایت گر جامعه به سوی هدف عالی آن هستند و با نظم و انضباط ویژه سعی در آموختن دانش و تسخیر علوم دارند.
اما همین دانشجو وقتی خود را در مقام هدایت گر جامعه می بیند باید نسبت به خیلی از امور احساس وظیفه کند و همچون گذشته به آنها ننگرد . باید با نگاهی دینی مسایل مختلف را رصد کرده و خوب ، دقیق و به موقع ببیند و هشدار دهد. باید هشیاری لازم را داشته باشد تا در وقت لازم دیگران را نیز هشیار کند . باید با تفکیک عرصه ها از هم ، یک نگاه به بیرون دانشگاه داشته باشد و یک نگاه به درون دانشگاه تا ببیند برای او و کشورش چه برنامهای ریخته اند و برای حفاظت از منافع ملی چه ظرفیتی در درون وجود دارد . باید بداند در عصری زندگی میکند که رسانه ها سعی در اغوای اذهان عمومی به نفع امیال خود را دارند و او باید از پس فضاسازی های رسانه ای عبور کند و به لایه های حقیقی مطالب دست پیدا کند. یعنی واقع بینانه به مسائل نگاه کند و این واقعیات را به افکار عمومی منتقل نماید . باید از نقش خود غافل نباشد ، نقشی که شغل انبیاست یعنی راه را از چاه نشان دهد یعنی بصیرت افزایی . یعنی مدنظر قرار دادن آرمان های یک ملت به عنوان چراغ راه و در عین حال لحاظ کردن واقعیات برای چگونه پیمودن مسیر و همراه کردن دیگران .
یک دانشجو باید نکات زیر را مدنظر داشته و سرلوحه فعالیتهای خود قرار دهد :
1- دانشجو باید سیاسی باشد، به این معنا که قدرت تجزیه و تحلیل وقایع و پدیده های سیاسی اجتماعی را داشته باشد و از طرفی نه هر حرفی را به راحتی بپذیرد و نه هر حرفی را به راحتی عنوان کند .
2- دانشجو باید متخلق به اخلاق اسلامی باشد . انس با قرآن و ادعیه به صورت برنامه منظم روزانه، تلاش برای کسب فضایل اخلاقی و زدودن رذایل اخلاقی. دانشجو میداند که با فریب، دروغ، عهدشکنی، امتیازخواهی، خودبرتربینی، غرور، احساس استغنا از شنیدن حرف دیگران، تندخویی، رعایت نکردن حدود الهی در ارتباط با نامحرم و... نمیتواند راه درست را بشناسد که بخواهد آن را به دیگران معرفی نماید.
3- دانشجوی بصیر همواره به دنبال تعمیق مبانی معرفتی و تقویت چارچوب اندیشهای خود منطبق با آموزه های اسلامی است. چرا که اگر مبنا و معیاری وجود نداشته باشد در تشخیص مصداق ها همواره دچار افراط و تفریط و گمراهی شده و طبیعتا روشنگری نیز صورت نخواهد گرفت.
اکنون می توان بهتر مفهوم آن دو جمله آورده شده در ابتدای نوشته را فهمید و این بار سنگین بر دوش را بهتر و با آرامش خاطر به سرمنزل مقصود رساند .
باشد تا گوشه چشمی به ما کنند ...